سیاسی و اجتماعی

آینده جامعه شناسی مبهم است/ در ایران بازار کار برای این رشته تعریف نشده است

به بهانه روز معلم؛

«دکتر حمید صنعت جو»، جامعه شناس در گفتگو با «آسمان زنجان»:

آینده جامعه شناسی مبهم است/ در ایران بازار کار برای این رشته تعریف نشده است/ بیشتر استادان این رشته از مفاهیم و اصطلاحات جامعه شناختی بی اطلاع هستند

عباس حواریون- امروزه جایگاه والای معلم و نقش پر اهمیت تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست. وجود معلم لازمه زندگی سعادتمندانه است. آدمی اگر وجود فیزیکی را از پدر گرفته، جان و روان پاک و نورانی و چراغ راه هدایت را مدیون وجود معلم است. در واقع معلمان و اساتید دانشگاه پدران و مادران معنویِ و علمی هستند. ارتباط پدرانه، تلاش در انتقال مشفقانه و مسئولانه مفاهیم و آموزه‌های علمی، ارائه مشاوره‌های سازنده، ایجاد روش‌های عمیق و آینده ساز، وقت‌شناسی و نظم آموزشی و در نهایت تلاش در تعالی سطح پژوهشی تنها بخشی از تلاش ها و دغدغه های این فرشتگان، در راه به ثمر رساندن موفقیت‌های همه دانش آموزان و دانشجویان  است. به بهانه هفته گرامیداشت مقام معلم پای گفتگوی صمیمی با استادی وارسته و دانش پژوه و شخصیتی بالا که در مدت عمر پربار خود۳۲ جلد کتاب در زمینه جامعه شناسی، این رشته مهجور مانده در ایران! تالیف کرده، نشسته ایم.

از جمله تالیفات این استاد می توان به نگاهی به جامعه شناسی سینما، دیباچه ای بر نظریه جامعه شناسی، امیل دورکیم متفکری همچنان تأثیر گذار و… اشاره کرد. از جدیدترین کتاب این متفکر ایرانی اهل تبریز که سی و دومین اثر است، بهمن ماه سال گذشته در دانشگاه پیام نور زنجان رونمایی و از ایشان تجلیل به عمل آمد.

عنوان  این کتاب «پنجره ای نو» برای مخاطبان واقعی جامعه شناسان بزرگ است که در نوع خود مثل  ستاره ای درخشان در آسمان ادب ایران می درخشد.

دکتر حمید صنعت جو در شهر تبریز به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی، راهنمایی، متوسطه تا مقطع کارشناسی را در زادگاه خود گذرانده کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس ادامه داده و دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه اصفهان اخذ کرد.

این استاد مقالات متعدد و گوناگونی در تهران و تبریز نوشته و بعد از اخذ مدرک دکترا از طرف وزارت علوم در مهرماه سال۱۳۷۶ در دانشگاه پیام نور مشغول تدریس رشته جامعه شناسی شد.

در همان سال شروع به  نوشتن کتاب های خود در حوزه‌های جامعه شناسی سینما، جامعه شناسی ادبیات و نظریه های جامعه شناسی و جامعه شناسی ایران می کند.

صنعت جو با اشاره به آثار خود اظهار می کند:« ادبیات و سینما هنر است، کسی که در حوزه ادبیات کار می کند، مثل شعرسرایی یا رمان نویسی یا کسی که در حوزه سینما کار می کند. فیلم می سازد یا کارگردانی می کند یا به امر بازیگری می پردازد، این ها هنرمند هستند».

این استاد ادامه می دهد: فرق جامعه شناس ادبیات با جامعه شناس سینما با اینکه هر دو در زمینه هنر فعالیت دارند، جامعه شناس هنری فعالیت های علمی و پژوهشی می کند، در واقع جوانب جامعه شناختی یا وجوه جامعه‌شناختی ادبیات و سینما را مورد بررسی و کاوش قرار می دهد. چون سینما یا ادبیات جلوه ها و جنبه های مختلفی دارند که جامعه شناس سینما این جنبه‌های جامعه شناختی را بررسی می کند و من هم در این کتاب هایی که در حوزه جامعه شناسی سینما و ادبیات نگاشته ام، در واقع با نگاه خشک  علمی جوانب جامعه شناختی سینما یا ادبیات رو مورد بررسی و کاوش قرار داده ام.

او در مورد چگونگی به وجود آوردن ایده آثار می گوید: کار اصلی ام فکر کردن است. وقتی یک موضوعی یا مسئله ای مرا درگیر می کند ناخود آگاه ذهنم تحریک می شود و بی اختیار چند هفته و حتی چند ماه راجع به آن مسئله فکر می کنم و وقتی روشن شدم و به نتایج قابل قبولی از نظر خودم رسیدم، سعی می کنم که یافته های خود را روی کاغذ بیاورم. همه کتاب هایی که نوشتم حاصل اندیشه‌های خودم هست کتاب های ترجمه نیست، نکته به نکته کتاب هایم را نظریه پردازی کرده و دیدگاه‌های خودم را مطرح می‌کنم.

صنعت جو در مورد انتشار آثارش می گوید: هنوز وارد نشر در اینترنت و فضای مجازی نشده ام وقتی کتاب هایم آماده شدند به ناشر تحویل داده می شود و او بررسی نهایی می کند. وقتی بین من و ناشر توافق شد. مراحل چاپ و انتشار به عهده ناشر است.

روش تدریس

این استاد دانشگاه در رابطه با روش تدریسش می افزاید: خداوند قدرت بیان خوبی به من داده و از این بابت خداوند متعال را شاکرم. بیانی شیوا و رسا که مطالب را خیلی واضح و سرریز در کلاس ها تدریس می کنم و سعی می کنم، آن مطالبی را که لازمه در هر کلاسی و متناسب با فهم هر دانشجویی، بدون ابهام در اختیار او قرار دهم و علاوه بر ارتباط مستمر با دانشجویان در مسیر علم و دانش، در دیگر شئونات زندگی نیز راهنما و مشاور آن ها هستم. تقریبا همه دانشجویان ازکلاس من راضی هستند و روش تدریس مرا دوست دارند و در اظهار نظرهایشان تاکید دارند، کلاس ها اصلا خسته کننده نیست و گذشت زمان احساس نمی شود. تا حال از کلاس ها به خوبی استقبال شده و علاوه بر دانشجویان خودم افرادی به عنوان مستمع آزاد در کلاسها شرکت می کنند.

استاد حمید صنعت جو در رابطه با وضعیت تدریس درشهر زنجان و استقبال دانشجویان از رشته جامعه شناسی می گوید: واقعیتش این است که قابل قبول نیست. چون در ایران بازار کار برای این رشته تعریف نشده و وجود ندارد. همانگونه که می دانید، الان مسئله جدی جامعه ما بیکاری فارغ التحصیلان است. در کل کسانی که در این رشته پذیرفته می‌شوند و به دانشگاه ها راه پیدا می کنند، چون آینده خود را در مورد استخدام مبهم می بینند، انگیزه، شور، شوق، رغبت، پشتکار و سخت کوشی لازم را ندارند و وقت چندانی برای این رشته صرف نمی‌کنند وکتاب های اساسی را نمی خوانند به این دلیل این وضعیت یک وضعیت نگران کننده است.

به زنجان تعلق خاطر دارم

این استاد جامعه شناسی درباره شهر زنجان بیان می کند: صادقانه می گویم، چون من نان و نمک این شهر را خوردم، تعلق خاطرم وصف ناشدنی است و بعد از زادگاهم تبریز، دومین شهری که واقعاً از ته دل دوست دارم. زنجان مردمانی بسیار شریف، متین، مهمان نواز، دست و دلباز، خونگرم، مودب و خیّر دارد. من در این شهر تونستم مطرح شده و بدرخشم و از این بابت به این شهر علاقه زیادی دارم.

وی در ادامه اظهار می کند: یک مشکل عمده که در زنجان می بینم، مسئله گویش مردم زنجان است. این کار جامعه‌شناختی نظرم را جلب کرده، این شهر با اینکه به زبان ترکی شناخته شده است، اما با کمال تاسف در این شهر به زبان فارسی صحبت می‌شود. با اینکه پدر، مادرها در داخل منازل ترکی صحبت می کنند، اما نسل جدید در کوچه، خیابان، بازار، اتوبوس، دانشگاه و خلاصه جاهای دیگر و در ملاءعام و مرکز اجتماع به زبان فارسی صحبت می کنند. این به نظر من یک عیب بزرگ محسوب می شود.

به گفته وی، در واقع این شهر، شهریست که به زبان ترکی معروف است و اینها باید اول اصالت خودشان و زبان ترکی خودشان را در اولویت قرار دهند. مثلا مردم تبریز هم  فارسی را خیلی قشنگ صحبت می کنند، اما این دلیل نمی شود با همه در کوچه و خیابان فارسی صحبت کنند، در تبریز یک ترک زبان با ترک زبان قطعاً باید ترکی صحبت کند و خیلی بدشان می آید که مثلاً یک ترک زبان با یک ترک زبان دیگر و همشهری او با هم فارسی صحبت کنند و این خطری جامعه شناختی هویتی برای اهل زنجان است.

صنعت جو در تکمیل صحبت هایش می افزاید: جنبه دیگری که از دیدگاه جامعه شناختی شهر زنجان برای من و کل ایران و دنیا دارد، مراسم عزاداری حسینی در زنجان و ایام محرم مخصوصاً تاسوعا و عاشورا است. مراسم بسیار باشکوه دسته ها و هیئات زینبیه و حسینیه زنجان واقعاً جلوه، ابهت و یک شکوه خاصی به این شهر داده و این که این شهر را پایتخت شور و شعور حسینی نامیدند، این لقب و این نامگذاری بسیار نامگذاری به حق و شایسته ای است به این خاطر اعتقاد یا بهتر بگویم، باور اعتقادی مردم زنجان بسیار قابل تحسین است و مردم این شهر مذهبی با جان و دل و با کمال خلوص و با اعتقاد راسخ در ایام محرم در عزاداری مخصوصا در هیئت های زینبیه و حسینیه شرکت می‌کنند. از این حیث در واقع زنجان مثل لکه های الماس در میان شهرهای دیگر ایران می درخشد و این از دیدگاه جامعه شناسی در واقع اون مذهبی بودن و اعتقاد عمیق داشتن و شیعه بودن و خالص بودن، امتیاز دیگریست که زنجان با آن شناخته شده و از این حیث این ویژگی شهر از دیدگاه جامعه شناختی کمال اهمیت را دارد حتی این ویژگی باعث شده که نظر و نگاه بیگانگان حتی رسانه‌های خارجی به این ویژگی شهر زنجان معطوف بشود.

وی درباره  بافت فرهنگی و سنتی زنجان اشاره می کند: بافت سنتی زنجان در قیاس با شهرهایی مثل اصفهان یا یزد چندان چشمگیر نیست. درست است که آثار باستانی مثل رختشویخانه و منزل ذوالفقاری، مردان نمکی و…. ارزشمند است. مخصوصا برای مسافرانی که به شهر زنجان می آیند. اما نسبت به شهرهای دیگه مکان سنتی زنجان با کمال تأسف کم دارد. در واقع شهر بیشتر مدرن شده است و تحت تاثیر مدرنیته قرار گرفته است اما فرهنگ مردم را اگر بخواهم مثال بزنم در مجموع مردم زنجان روابط اجتماعی و در برخوردهایی که دارند با همشهری های خودشون مودب به آداب اجتماعی هستند. در واقع اعتماد تقابل در این شهر به وفور دیده می شود. دستگیری از نیازمندان و کمک به مستمندان و خانواده های فقیر‏ و ندار در این شهر نمود بیشتری دارد. عرض کردم مردم زنجان مردم خیّر و مهمان نواز هستند. آدمهایی نیستندکه خود محور باشند و فقط به منافع شخصی خودشون بیاندیشند، آدمهایی هستند که به دیگران کمک می کنند. اهل فداکاری و اهل خیر رساندن به دیگران هستند این ویژگی های مهم بین اهالی زنجان از نظر فرهنگی ارزش بسیاری دارد و باعث می شود یک نوع همبستگی و وحدت تحقق عینی پیدا کند.

اوضاع آموزش جامعه شناسی در ایران

صنعت جو درباره وضعیت آموزش جامعه شناسی در ایران می گوید: بیشتراستادان این رشته از مفاهیم و اصطلاحات جامعه شناختی بی اطلاع هستند و با آثار جامعه شناسان بزرگ بیگانه. من در کتاب جدیدی که نوشتم به این مسئله پرداخته ام که چرا آثار جامعه شناسان بزرگ در ایران بی مخاطب است؟! و در ویترین کتابفروشی ها گرد و خاک می خورد؟! اگرکشورهای پیشرفته را در نظر بگیرید، از آثار یک متفکری مطرح، ده ها و یا صدها تفسیر و شرح درباره اندیشه های او نوشته می شود و با نگاه های مختلف از زوایای گوناگون مورد ارزیابی قرار می گیرد و تفسیرهای گوناگون  در مورد اندیشه های او نوشته می شود و این تفسیرها هم در نظریه پردازی های آینده تأثیر گذار است. مثل میشل فوکو که اندیشه فردرید نیچه را تفسیر کرد. حال ببینید تاثیر تفسیر ایشان بر آرا و اندیشه های جامعه شناختی خود در حوزه علوم انسانی چقدر بوده و است؟! متاسفانه آثار این بزرگان جامعه شناسی در ایران نه از سوی دانشجویان و نه از سوی استادان خوانده نمی شود و این همه تفسیرهای مختلفی که عرض کردم، در کشورهای غربی توسط متفکران نوشته می شود. خوشبختانه در ایران هم به موقع توسط مترجمان ترجمه می شود، اما متاسفانه این ها در ویترین کتاب‌فروشی‌ها گرد و خاک می خورد. کار استادان جامعه شناسی شده چسبیدن به تحقیقات کاربردی و تحقیقات میدانی. مثلا یک تحقیق انجام بدهند، جدول و نمودار رسم کنند، یا یک تئوری و چند فرضیه متغیر بسازند بعد بروند و این ها را تست کنند. یعنی به عمق تئوری ها نفوذ نمی کنند، تئوری ها را نمی کاوند و به عمقش فرو نرفته و آنالیز نمی کنند.

این استاد دانشگاه می افزاید: بیشتر استادان ما از نظر تئوری اطلاعات لازم را ندارند و این ها دانشجویانی مثل خودشان را بازتولید می‌کنند و این روند همچنان ادامه دارد به این دلیل وضع جامعه شناسی در ایران همان‌طور که من در کتاب جامعه شناسان ایرانی و تفکر جامعه شناختی نوشتم، متاسفانه جامعه شناس نداریم فقط افرادی را داریم که تئوری جامعه شناسان بزرگ را تکرار و مصرف می کنند. شفاف بگویم که جامعه شناسان ما با جامعه شناسان جهانی نمی توانند وارد گفتگو شوند، یعنی توان و آگاهی این کار را ندارند به همین دلیل ما در سطح بین المللی و جهانی این دانش هیچگونه حضور جهانی و مشارکتی نداریم.  مفاهیم و اصطلاحات و تئوری های این رشته در غرب، اروپا و آمریکا تولید می شود و ما فقط اینها را مصرف می‌کنیم و این ها را در واقع آنالیز نمی‌کنیم، اینها را واکاوی نمی‌کنیم و فقط نقل می کنیم. از سوی دیگر این ها را نقد نمی کنیم. به این دلیل جامعه شناسی در ایران درجا می زند. اگر بخواهیم از این رکود، خمود، توقف و عدم رشد این رشته برگردیم باید آثار بزرگان جامعه شناسی را بررسی و مطالعه کنیم و طبق نظر بزرگان جامعه شناسان بزرگی مثل پارسون، لوییس خوزه، و جامعه شناسان مطرح و برجسته مطالعه و عمل کنیم. وی ادامه می دهد: برای اینکه جامعه شناسی رشد و پیشرفت پیدا کند ما باید آثار بزرگان جامعه شناسی کلاسیک و نوابغ بزرگ فکری را بکاویم البته همین طور که اشاره کردم متاسفانه در ایران اصلاً این کتاب‌ها را نمی خوانند چه بسا که اینها را واکاوی کنند. با این وضعیت وضع جامعه شناسی در ایران بسیار اسفناک است.

 

آینده جامعه شناسی

صنعت جو در ادامه درباره آینده جامعه شناسی ایران بیان می کند: تا زمانی که تغییر نگرشی صورت نگرفته این وضعیت ادامه خواهد داشت. فمینیست ها می گویند، دختر در دامن مادر پرورش پیدا می کند و مادر هر ویژگی داشته باشد، آن ویژگی را به دخترش هم منتقل می کند و در واقع دختر امروز مادر فردا مثل مادر خودش خواهد بود. الان هم دانشجویان فعلی هم فردا و پس فردا راه استادان خویش را در پیش خواهند گرفت. توصیه ای که من دارم جایگاه و در واقع استادان فعلی جایگاه خود را با استادهایی عوض کنند که این ها به تفکر و اندیشه واکاوی و نقد و بررسی اهمیت می دهند. یعنی تحقیقات تئوریک، متاسفانه امروزه استادانی در راس تصمیم گیرنده هستند که تخصص کافی در این رشته ندارند. جالبتر این که مسئولان دانشگاه این ها را بورسیه کرده و به کشورهای خارجی مثل استرالیا برای ادامه تحصیل فرستادند و این ها رفتند و بعد از بازگشت استاد ظاهری بدون هیچ فعالیت و پیشرفتی شدند. دانشگاه از این استعدادهای متوسط و ضعیف حمایت و برعکس دانشجویان برجسته را به حال خودش رها کرده و تا زمانی که این ها سرکار هستند وضعیت آینده این رشته بسیار مبهم است و به بالندگی، شکوفایی و علم جامعه شناسی نمی توان بیشتر امیدوار بود. خلاصه اینکه نگاه من به این وضع بدبینانه است.

فعالیت های حوزه جامعه شناسی سینمایی

این استاد جامعه شناسی درباره فعالیت های حوزه جامعه شناسی سینمایی بیان می کند: من در این حوزه کتاب‌های بسیاری نوشته‌ام مثلاً در مورد پیشرفت سینمای ایران بعد از انقلاب کار کردم که چطور شده از نگاه جامعه شناختی سینمای ایران پیشرفت کرده و الان در جشنواره های معتبر جهانی سینمای ایران درخشیده و جوایز متعددی را در جشنواره های معتبر خارجی دریافت کرده و این را از دیدگاه جامعه شناسی بررسی کردم. در کتاب دیگری در مورد جامعه‌شناسی بازیگران بزرگ ایران که سه نفر از بازیگران پیش از انقلاب مثل: بهروز وثوقی، عزت الله انتظامی، پرویزفنی زاده و سه بازیگر بعد از انقلاب مرحوم خسرو شکیبایی ، پرویز پرستویی و برای این که نگویند به خانمها توجهی نکردم خانم سوسن تسلیمی را انتخاب کردم و چگونگی ظهور و بروز و پرورش بازیگران بزرگ و برجسته از دیدگاه جامعه شناسی را بررسی کردم. یک نظریه مشخص و روشنی در این زمینه از دیدگاه جامعه شناسی ارائه کردم که ساختار اجتماعی و در چه شرایط اجتماعی و در چه اوضاع و احوالی اجتماعی بازیگران بزرگ در سینمای ما ظهور و پرورش پیدا می کنند.

وی ادامه می دهد: عشق به سینما و شوق دیدن فیلم از جوانی در وجودم موج می زد و برای همین هم چند جلد کتاب برای دل خودم نوشتم. همانگونه که مرحوم دکتر شریعتی در کتاب کویر گفته که من کتاب کویر وگفتگوهای تنهایی را برای دل خودم نوشتم. من هم چند تا کتاب در حوزه سینما برای دل خودم نوشتم که جنبه جامعه شناختی ندارد، مثل: آلفرد هیچکاک کارگردان کارگردانان، من این کارگردان را دوست دارم چون به توسعه و گسترش زبان سینما خیلی کمک کرد. یا به قول ژان لوک کداک اصلأ آثار ایشان یک فصل مهمی هست از تاریخ سینما خیلی به سینما و گسترش زبان سینما کمک کرد و یک کتاب درباره بازیگر بزرگ سینمای آمریکا، ماردون براندو نوشتم به نام ماردون براندو بازیگر بازیگران، چون بازی او را دوست داشتم و نقش هایی که واقعا ایشان بازی کرده بسیار حیرت انگیز و بهت آور بود. به این‌ دلیل این بازیگر در کنار چند بازیگر دیگر مثل ماتسون موسیتو از سینمای سوئد که بیشتر نقش های نامه های شکسپیر را بازی می کند چند تا کتاب هم در مورد این که چطور آیا ما در ایران بازیگر جهانی داریم که با خبرنگاران مختلف مصاحبه کردم و چاپ شده، در آنجا این ادعا را مطرح کرده‌ام که ما در ایران بازیگر جهانی نداریم چند تا هم جامعه شناسی سینمایی ملی نوشتم سینمای ملی در چه ساختاری اجتماعی در واقع ظهور و بروز پیدا می کند و اصلاً معنای سینمای ملی و ویژگی هایش را و خصایص را در این کتاب توضیح دادم. همان در مورد جامعه شناسی سینمای ملی و جامعه شناسی ادبیات ملی دو، سه کتاب هم در حوزه جامعه شناسی سینمای دینی و جامعه شناسی ادبیات دینی نوشتم که ادبیات دینی یا سینمایی دینی درساختار اجتماعی ظهور و بروز پیدا می کند چند تا کتاب هم به طور کلی نوشتم که اطلاعات خاصی را در مورد فیلم سازان بزرگ دارد. در این کتاب ها سعی کردم خوانندگان عزیز را در راه شناخت فیلمسازان بزرگ قرار دهم.

دلایل تدریس در زنجان

وی در بخش دیگر این گفتگو در سوالی درباره اینکه شما اهل تبریز هستید، چرا در زنجان تدریس می کنید، می افزاید: در مصاحبه‌ای که در تبریز داشتم این را مطرح کردم. واقعیتش این است که  من با مسئولان تبریز کمی مشکل دارم. من با وجود این همه آثار ابتکاری، خلاقانه و متفکرانه در علم جامعه شناسی و بی نظیر در ایران که در دوران  دانشجویی هم دانشجوی ممتاز دانشگاه تبریز بودم. بعد از فارغ التحصیلی به زادگاه خودم و دانشگاه تبریز مراجعه کردم، انتظارم این بود مرا به عنوان استاد دانشگاه استخدام کنند. چون استادان خودم آنجا بودند و مرا قبول داشتند من دانشجوی ممتاز شان بودم و دانشجویی خلاق و مبتکر و برجسته به گفته خودشان بودم، اما با کمال تاسف مرا نپذیرفتند و مرا که تشنه تدریس بودم و عاشقانه می خواستم اندوخته های خود را در اختیار دانشجویان و متعلمان قرار دهم با کمال بیرحمی و ناجوانمردانه جواب رد به من دادند. این استاد با اشاره‌ به کتاب جامعه شناسی نخبه کشی نوشته علی قلی ادامه می دهد: مسئولان وقت دانشگاه و استادان دانشگاه تبریز در این مورد به من خیلی ظلم کردند من اینها را نخواهم بخشید. هر چند خدا بیامرز بنیانگذار علوم اجتماعی دانشگاه تبریز، دکتر علی اکبر ترابی که استادهای من دانشجوی ایشان بودن چند بار تذکر داد تا مرا به کار بگمارند اما آنها حرف ایشان را قبول نکردند. و به من میدان ندادند.

صنعت جو با بیان اینکه به رشته جامعه شناسی عشق می ورزم، مثل بیشتر بنیانگذاران جامعه شناسی من عمرم، زندگی ام، شب و روزم را وقف این رشته کرده ام سعی کرده ام هر کتابی که به حوزه کاری و جامعه شناسی  مربوط می شود را تهیه کنم و به دقت مطالعه کنم، می گوید: آرزو دارم که رشته من مثل کشور های پیشرفته همچون آلمان، آمریکا، فرانسه، انگلیس پیشرفت کند و ما هم در این رشته صاحبنظران و متفکران بزرگی داشته باشیم. کما اینکه ما آرا و اندیشه های جامعه شناسان بزرگ را در ایران مصرف می کنیم و به آنها استناد می کنیم، دوست دارم که این رشته در ایران به مرحله‌ای برسد که کشورهای دیگر هم آثار و آراء جامعه شناسان ما را نقل قول کنند و به آثار جامعه‌شناسان ما استناد کنند.

به گفته وی، جامعه شناسی و جامعه شناسان ما هم در صدرجهان بدرخشند جامعه‌شناسان ما وارد گفتگو با جامعه شناسان جهان شوند. مفاهیم و اصطلاحات و نظریه های نابی را مطرح کنند و از این حیث و ادبیات جامعه شناسی در جهان کمک بکنند. اما متاسفانه با وجود اینکه نیم قرن است که جامعه شناسی در ایران تدریس می شود،حتی یک مفهوم رشته ما به وسیله جامعه شناسان ایرانی ابداع نشده است.

این استاد دانشگاه بیان می کند: برای مفاهیم و اصطلاحات جامعه شناسی در ایران معادل یابی صورت گرفته معادل هایی را برگزیدند اما یک مفهوم تا به حال از سوی جامعه شناسان ایرانی و وطنی ابداع نشده، من انتظار دارم و آرزویم این است جامعه شناسی در ایران به مرحله ای برسد که مثل کشورهای دیگر پیشرفت کرده صاحب نظران برجسته‌ای داشته باشد.

صنعت جو در تکمیل صحبت هایش اظهار می کند: در واقع تئوری ها، اصطلاحات و مفاهیمی پیدا کنیم و با جامعه شناسان جهانی وارد گفتگوی دو طرفه و مکالمه بشیم، این رشته، رشته پویایی در ایران باشد و جامعه شناسان ایرانی اهل فکر و اهل اندیشه باشند و سواد تئوریک و سواد جامعه‌شناختی بالایی پیدا کنند و تفکر جامعه شناختی رونق پیدا کند تا زمانی که تفکر جامعه شناسی رواج نداشته باشد جامعه شناسان ایرانی به استقلال رای نرسیدند. خدا رحمت کند ابو علی سینا را که می گفت من موقعی که تحصیل می کردم به استقلال رای رسیدم، بعد آن چیزهایی را که  می خواندم خودم ارزیابی می کردم و خودم مستقل تصمیم می گرفتم.

وی در صحبت هایش بیان می کند: برای صاحب نظر شدن استقلال رای مهم است برای متفکر شدن برای نظریه پرداز شدن برای نظر ابداعی و ابتکاری دادن استقلال رای پیدا کردن بسیار مهم است. تا زمانی که استادان ما مستقل نشدند استقلال فکری پیدا نکردند و به استقلال رای نرسیدند. ابداع نظر خلاقیت تئوریک در این رشته امکان ناپذیر است و آرزوی قلبی من این است جامعه شناسی ایران بدرخشد و صاحب نظرانی در این رشته پیدا بشود. همانگونه که ما آرا و اندیشه‌های جامعه شناسان بزرگ را می خوانیم آنها هم آرا و اندیشه های ما را بخوانند و به آثار و مکتوبات جامعه‌شناسان ما استناد کنند و این آرزوی قلبی من است ولی با شرایط کنونی این آرزو به همین زودی ها تحقق عینی پیدا نمی کند.

ظرفیت های جامعه شناسی ایران

استاد جامعه شناسی درباره ظرفیت های جامعه شناسی ایران ادامه می دهد: جامعه شناسی در کشوری پیشرفت می کند که آن جامعه مسئله داشته باشد. ایران کشوری است که پر از مسئله است. مسائل جامعه شناختی و خرده فرهنگ های زیادی دارد.کشوری است کثرت گرا با قومیت های مختلفی که در ایران زندگی می کنند. با گویش ها، شیوه های معیشتی، فرهنگ ها، رسوم، سنت ها، ادیان و فرقه های  گوناگون با اقوام مختلفی مثل کرد، لر، بلوچ، ترک، گیلکی و خرده فرهنگ های مختلف، مسائل مختلفی مثل گرانی، تورم، مهاجرت، اعتیاد، خودکشی، اختلاس، و مسائل سیاسی همه این ها در ایران موج می زند و اینها در واقع ظرفیت‌های مهمی هستند که باید از دیدگاه‌های جامعه شناختی بررسی بشوند و از حیث مسائل و موضوعات جامعه شناختی جامعه ایران کاملاً جامعه آماده‌ای است. با توجه به اینکه در ایران اندیشه ای صورت نمی گیرد و عرض کردم استادانی که در راس کار هستند، تغییر نگرششان این گونه است که دانشجویان به تحقیقات کاربردی بپردازند و تحقیقات مبتنی برجدول و نمودار باشد و جامعه شناسان ما این روش را به معنای واقعی کلمه جامعه شناسی راستین می دانند که تحقیقی انجام بدهد گزارش تهیه کند جدول بکشد و این را غول جامعه‌شناختی می دانند، در صورتی که جامعه شناسی زمانی پیشرفت می کند که جامعه شناسان ایران آثار جامعه شناسان خود را بکاوند و آنالیز کنند واکاوی کنند، نقل نکنند و نقدکنند. بررسی و سبک و سنگین کنند. ارزیابی کنند. ارزیابی انتقادی و جنبه های مثبت را از آراء جامعه شناسی بزرگ بگیرند و جنبه های منفی اش را طرد کنند و تا زمانی که این اتفاق نیفتاده و تا زمانی که جامعه شناسان ایران به استقلال رای نرسیدند، نمی‌توان امیدوار بود. ایران از حیث اینکه کشوری پر مسئله و مشکل و پر از موضوعات جامعه‌شناسی است. هیچ شکی نیست. اما چون جامعه شناسان آن توانایی لازم را و آن تربیت لازم را ندارند با این وضعیت نمی توان به آینده جامعه شناسی در ایران امیدوار بود.

صنعت جو،در خاتمه اظهلر می کند: ظرفیت بیرون از دانشگاه که کارهای فکری می کنند این ها قاعده بندی نشده و تا زمانی که این افرادی که کارهای فکری می کنند و به مسائل تئوری علاقه مندند این‌ها در راس قرار نگیرند و اینها تصمیم گیرنده نباشند و در موقعیتی قرار نگیرند که دانشجویان آتی و آینده و نسل های آینده را تربیت کنند. نمی توان امیدوار بود. زمانی می توان امیدوار بودکه آن نسل قدیمی که نگرش آنچنانی دارد، جای خودش را به افراد فعال که در حاشیه قرار گرفتند بدهند آن وقت می شود به آینده جامعه شناسی در ایران امیدوار بود. ظرفیت های ایران در این رشته فراوان است اما شرایط به نفع پیشرفت جامعه‌شناسی نیست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا