اقتصاد

جمع نقیضین و اراجیف عمو سیفی!

به گزارش پایگاه خبری آسمان زنجان؛ اولی الالباب مملکت و اولی الابصار جامعه و در یک کلام صاحبان خرد ناب و آب و آینه حتی همین عمو سیفی ( سرایدار مدرسه مان) نیک می دانند «جمع نقیضین علی الاصول محال است» و مو لای درز این نکته ظریف و فلسفی نمی رود. اما با وجود علمی بودن این اصل، در این گیر و دار جابجایی رئیس جمهور  و …. عده ای که اصلاً نگران حذف یارانه نقدی و ترخیص خودروهای گران قیمت شان از گمرک نیستند خواستند خودی نشان بدهند و این طوری در مملکت چو بیاندازند که جمع نقیضین محال نیست و نه تنها آن را محتمل بلکه مسلم و در زمره بدیهیات نشان دهند.

نمونه خارجی این افراد جناب گراهام پرسیت منطق دان و نویسنده معاصر که با نوشتن مقاله ای سعی در ترویج تناقض باوری در جامعه داشت.

هر چند دفاع تمام قد جناب ارسطو از این اصل محتوم در فصل چهارم کتاب «گامای متا فیزیک» حجت را بر جناب گراهام پرسیت تمام کرد و آب پاکی را روی دست این نویسنده ریخته ولی یک نفر نیست نمونه داخلی و مشابه این نویسنده یعنی عمو سیفی ما را توجیه کند چرا که بعد از خواندن مقاله جناب پرسیت در حال گرد آوری مصداق برای جمع نقیضین نه در عالم رویا و سورئال بلکه در عالم حقیقی و همین جامعه امروزی خودمان است و دردمندانه در این راه به موفقیت هایی نیز نائل شده است و ما ماندیم استدلال ارسطو را باور کنیم یا خُزعبلات سیف الله را…

سیف الله معتقد است چطور می شود ابر بدهکاران بانکی با چند هزار میلیارد بدهی راست راست در خیابان دور دور می کنند  و یک نفر هم نیست بگوید « فراری ۴۵٨ اسپایدرت » به چند؟ آن وقت یک عده بابت ۲ میلیون بدهی در زندان پدر آبسردکن  را در آورده اند!

یا اینکه چطور مالیات کارمندان قبل از واریز حقوق شان کسر می شود ولی چون دولت نمی تواند از طلا فروشان مالیات بگیرد، مالیات خرید طلا را حذف کرده است!

اخیراً اعلام شده  ۲۵۰ هزار نفر در کشور نا خواسته پول شان  از پارو بالا می رود ولی در همین کشور، یک عده تا ته سطل زباله برای سیر کردن شکم شان فرو می روند!

در ایام کرونا همه کارمندان به ویژه معلمان کج دار و مریز به محل کارشان می روند ولی پرستاران که باید علی الدوام بدون مرخصی  کار کنند، چشم به راه اجرای نصفه و نیمه بخشنامه ها و واریز چندرغاز حق ویژه کرونا هستند؟!

البته سیف الله مصداق های غیر اقتصادی هم پیدا کرده است. اینکه از یک سو صحبت از بالابردن کیفیت آموزشی و رسیدن به سطح استاندارد آموزش در مدارس مطرح می شود، از طرف دیگر چند سالی است هر چه معلم سکته کرده و سرطانی و تصادف کرده و پیر و پاتال را به بهانه رتبه بندی نگه داشته اند تا کلاس های درس را پر کنند!

 

البته این بخشی از استدلال های سیف الله است ولی با این وجود خدا را شاکریم که جناب ارسطو فصل چهارم کتاب گامای متا فیزیک را به زیور طبع آراسته است وگرنه ما که حریف استدلال های جناب گراهام پرسیت و اراجیف عمو سیفی نمی شدیم!؟ شما چطور؟!

به قلم

وحید حاج سعیدی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا